خلاصه  عایشه  9ساله  همانند  حضرت  فاطمه  که در 9  سالگی به باوغ کامل  رسیده بود زن  کاملی  بود و  عاشق  پیامبر  زیبا روی  خوش  تیپ بود و به ازدواج  با پیامبر خدا  بر  دیگر  زنان  فخر  می  ورزید

یکی از روزنامه های صبح ایران[1] در مقاله ای تحت عنوان « تاثیر فاصله سنی در ازدواج ) چنین اورده بود : ازدواج پیوند بین دو انسان است که اجزای اصلی آن زن و مرد هستند و هر قدر بین این افراد هماهنگی و تناسب و سنخیت بیشتری باشد،آن پیوند استوارتر، مستحکم تر، پرثمرتر و اذت بخش تر خواهد بود .

علم و تجربه گویای آن است که علت اساسی بیشتر و ناسازگاریهای زندگی زناشویی، ناهمانگی بین زن وشوهر است . بنابرین شناخت اموری که موجب هماهنگی و ناهماهنگی بین زوجین می شود . ضروری است . به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موکول کرد. پیامبر اسلام (ص) می فرمایند با همسال و همشان خود ازدواج کنید ، ... شاید بتوان گفت اگر تمام زمینه ها بررسی شده باشد و مشکل خاصی دیده نشود می توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست ، ولی در عین حال بهترین و مناسبترین فاصله سنی 3 تا 4 سال است:سپس به معایب ازدواجهایی که فاصلی سنی زن وشوهر در آنها زیاد است پرداخته و می نویسد .

1- عدم درک مطلوب یکدیگر 2-عدم تناسب در توانایی های جسمی 3- انعطاف پذیری کمتر فرد بزرگتر 4- پیدا شدن سوء ظن که ممکن است زوجین دلیلی بر آن نداشته باشد 5- امر ونهی پیوسته فرد بزرگتر 6- کمرویی با همسر از اینگونه مشکلات است. حال ما به اشکالات این مقاله و امکان صادق بودن آن در مورد پیامبر بر میگردیم .

اشکالهای عدم درک متقابل ، انعطاف پذیری فرد بزرگتر ، پیدا کردن سوء ظن ، امر و نهی پیوسته فرد بزرگتر و کمرویی با همسر در مورد پیامبر اسلام نمی تواند صادق باشد . زیرا همانطور که در کتب تاریخی و قرآن اشاره شده است وی دارای خلق عظیمی بود و در یک جمله کمال اخلاق با وی بود.

ایشان عزت و جلال را به زنان بازگرداند و چنان زنان وی با او راحت بودند که گاهی بعضی اصحاب به برخورد بد بعضی از آنها با پیامبر اعتراض می نمودند در زمان وی زنان پا به پای مردان در فعالیتهای اجتماعی تا آنجا که دین اسلام اجازه می داد شرکت می نمودند و نیز خدا آنها را در جدایی و یا ماندن با پیامبر آزاد گذاشت ولی آنان ماندن با پیامبر با شرایط بسیار ساده را بر جدایی ترجیح دادند.

علامه طباطبایی در همان کتاب[2] آورده است.[3] آخرین کلماتیکه آن حضرت (ص) فرمود سفارشی بود که به مومنان فرموده گفتند : «نماز ، نماز و برده هایتان آنها را بیش از مقدار طاقتشان تکلیف نکنید. خدا را خدا را در زنان آنها در دست شما نیمی از عمر خود را از دست میدهند....» روش آن حضرت (ص) در رعایت حالشان روش مخصوص به خودش بود.

حکم تجویز (تعدد زوجات بیش از چهار) همچون حکم روزه وصال از مختصات آن حضرت بود که برای سایر مردم ممنوع و حرام است.

شهید مطهری می فرماید.[4] رسول اکرم منتهای عدالت را درباره زنهای خود رعایت می کرد و هیچگونه تبعیضی میان آنها قائل نمی شد. عروه بن زیبر خواهر زاده عایشه است . درباره طرز رفتار پیامبرا کرم با زنان خود از خاله خویش عایشه سوالاتی کرده است.

عایشه گفت رسم پیامبر این بود که هیچ یک از ما را بر دیگری ترجیح نمی داد با همه زنان خود سر می زد و احوالپرسی و تفقد میکرد. ولی نوبت هرکس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت می کرد که نوبت او بود اگر احیانا در وقتی که نوبت زنی بود می خواست نزد زن دیگری برود رسما می آمد اجازه می گرفت اگر اجازه داده می شد می رفت و اگر اجازه داده نمی شد نمی رفت من شخصا اینطور بودم هروقت از من اجازه می خواست نمی دادم.

رسول اکرم حتی در بیماری که منجر به فوت ایشان شد که توانایی حرکت نداشت عدالت را در کمال دقت اجرا می کرد . برای اینکه عدالت و نوبت را رعایت کرده باشد هر روز بسترش را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل می کرد تا آنکه یک روز همه را جمع کرد و اجازه خواست در یک اتاق بماند و همه اجازه دادند در خانه عایشه بماند. علی ابن ابیطالب در زمانی که دو زن داشت حتی اگر می خواست وضو بگیرد در خانه زنی که نوبتش بود وضو می گرفت .

اما در مورد عدم تناسب در ناتوانائیهای جسمی

کسانی که تاریخ پیامبر (ص) را مشاهده و مطالعه کرده اند همگی خوب می دانند که پیامبر تا آخر عمر در بیشتر جنگهای مهم شرکت داشتند حتی حضرت علی (ع) در نهج البلاغه از ایشان به عنوان پناهگاه درهنگام سختیهای جنگ یاد می کند.

روایت است ایشان در مسابقات شتر سواری همیشه نفر اول بودند . خصوصیتی که خیلی از جوانان ما از آن بی بهره اند و اینکه ایشان حتی در آخرین لحظات عمر خود به حج و آن هم با شرایط آن روز عربستان رفته و اینکه با کهولت سن چه جنگهایی را هدایت و فرماندهی کردند که نمونه آن جنگ تبوک با شرایط بسیار سخت بود





[1] . جام جم- چهار دیواری

[2] سوره احزاب - 28-29

[3] تعدد زوجات و مقام زن در اسلام

[4] نظام حقوق زن در اسلام ، ص 417